$$$$
سلاااااااااااااااااااااااام به همه ی دوستان....
ببخشیدمن باتاخیرمطلب گذاشتم...
یه خورده کارداشتم...وقت نمیکردم دیگه!!!
حالایه نوشته ازدوستم میذارم حتمانظربدید...مر30...
اینم نوشته:
وقتی که تابوتم رابرشانه هایت دیدی...وزمانی که برای نداشتنم اشک ریختی....
ورفتنم راباورکردودرست وقتی که پاهایت سست شدندمدام باخودبگو...
دوستش داشتم ولی........
ولی هیچگاه فرصت نکردم ب اوبگویم که چقدربرایم خاستنی بود...
وبرای تسلای خودت هم که شده به خودبفهمان که حرفایت راخواهم شنید...
وهمچنان دوستت خواهم داشت ...
[ یادداشت ثابت - یکشنبه 91/12/14 ] [ 1:25 عصر ] [ فرشته ]